آرسامآرسام، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 15 روز سن داره

به خونه ی مجازی آرسام خوش اومدین

ششمین دندون + تولدم نزدیکه!

1391/10/16 11:57
نویسنده : مامان مهرناز
2,172 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوستای خوبم و مامانای مهربون و دوست داشتنیYah

یه دنیا ممنون از اینکه توی این مدت کلی راهنماییمون کردین و به مامانم روحیه دادین و کنارش بودین

ببخشید که مامان نتونست جواب همه رو توی کامنت ها بده چون دیگه واقعا وقت کم میاورد!سرکار و شیفت هاش و مریضی من دیگه واقعا همه وقتشو پُر کرده بود! البته میومد و همه ی کامنت ها رو میخوند و ازشون استفاده میکردReading a Book

تشکر ویژه از مامان روژینا جون-مامان آرتین جون-خاله محبوبه مامان الیناجون و البته همهی مامانای مهربون دوستای وبلاگیم که کلی بهمون لطف داشتن و به یادمون بودن و جویای احوالمون.

همونطور که میدونین دو هفته ای بود که پاهام خیلی شدید سوخته بود و مامان اینا2 بار منو بردن دکتر و کلی پماد و کرم و صابون واسم استفاده کردن،ولی روند بهبودی من خیلی کند بود!! بماند که توی این گیر و دار "ا س ه ا ل" هم گرفتم و یه سرمای کوشولو هم خوردم و تب کردم و هنوز دارم سُرفه میکنم!!

تا اینکه پریروز مامان یه کشف مهمی کرد! و اون پیداشدن یه مروارید کوشولوی دیگه توی دهنم بود که سرش زده بیرون!! و فهمیدیم که همه این مصیبت ها به خاطر همین دندون کوشولو بوده!!(البته مامان طفلکی از اول میگفتشا!!)

باورتون نمیشه در عرض 1 روز پاهای من خوبه خوب شد!!! بهد از دوهفته!!!! و مامان نگران از اینکه نکنه واسه هردندونم همین مصیبت ها باشه و من انقدر زجر بکشم!!

البته هنوز کمی "ا س ه ا ل" دارم و سرماخوردم و هی هی سرفه میکنم و سینه م خِر خِر میکنه! امیدوارم زودتر خوبه خوب بشم چون دیگه خسته شدم از مریضی!!

 

 راستی میدونین که 24 دی تولد منه؟؟

هورااااااااااااااااااااا    تفلدم مبارک

ولی مامان این چند روز اصلا نتونست هیچ کاری واسه تولدم بکنه و همه ی برنامه ریزی هاش به هم خورده و این هفته هم همش پشت سرهم شیفته و فقط همون2-3 روز اطراف تولدم رو مرخصی گرفته و میگه نمیدونم آیا میتونم توی1 هفته کاری بکنم یا نه؟؟!!!!!

مامان میگه حالا که اینجوری شد و من هم اخیرأ توی مهمونی ها و شلوغی ها ثابت کردم که خیلی بی تابی میکنم و آروم نمیشینم و انقدر غُر میزنم که مامان رو مجبورش میکنم زود بریم خونمون،(چند وقت پیش این اتفاق خونه همکار مامان افتاد و هرکی میخواست منو بغل کنه و بوسم کنه جیغ میزدم و مامان مجبور شد زودتر اونجا رو ترک کنه!! و من خیلی ها رو توی خماریِ چلوندن و بوسیدنم گذاشتم!!!) پس امسال یه جشن مختصر واسم میگیرن!

البته مامان قول داده سال دیگه که بزرگتر و آرومتر شدم واسم یه جشن تولد توپ بگیرن

 

مامان بابا تصمیم گرفتن که فقط دوتا مامانجون آقاجونام و دایی مهردادجون و زندایی جونم(که یار و یاور همیشگی ما توی سختی ها و خوشی ها هستن) توی این جشن کوشولومون باشن

آخه مامانم توی دارِ دنیا فقط همین یه دونه داداشی رو داره و خواهر هم نداره!

واسه این پستمون هیچ عسکی نداریم چون طی یک اتفاق خیلی عجیب و غریب همه ی عسکای توی دوربینمون دیشب پاک شده بودن!!!!!!!! و مامان همش فکرش درگیره که یهنی چی؟؟!! چطور ممکنه؟؟!!آیا کسی پاکشون کرده؟!!!!! یا مموری مشکل داشته؟؟!!!!!

فدای مهربونیاتون

فعلأ بابای

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

پري
16 دی 91 15:02
سلام خاله جون خدا رو شكر كه حالش بهتره دندونتم مبارك تپلي تولدتم پيشاپيش مبارك حيف كه عكس نذاشتين راستي پست جديد گذاشتم خاله جون
مامان مهدیار
16 دی 91 18:28
سلام مامانی خدا رو شکر که پاهای فرشته کوچولو خوب شد ایشالله سرفه هاشم خوف میشه این درد دندون چقدر بده چقدر این فرشته های کوچولو اذیت میشن ایشالله زودی خوب بشه مامانی مواظب باش عکسای تولد موردی براش پیش نیاد که اونوقت آدم واقعا عصبانی میشه تولد شاپرکمون پیشاپیش موبارکی باشه
محبوبه مامان الینا
16 دی 91 18:30
ااای وروجک پس همه این گرفتاریها برمیگرده به مرواریدت؟ پس بروووووو برررییییییم نی نانا نی نای بادا بادا مبارک بادا /مروارید مبارک بادا
محبوبه مامان الینا
16 دی 91 18:33
میبینم که با ما تفاهم داشتندی و تک دخمل خانواده بودندیالبته ما یه داداش بیشتر از شما داشتندی و هر دو را در حد جان جانان دوست میداشتندی من در کل با تولد بزرگ مخالفم آخه واسه مامانا فقط خستگیش میمونه و نه خودت نه دلبندنازت از تولد هیچی نمی فهمین و فقط به بقیه خوش میگذره !!!همون از نوع خصوصیش باحالتره و بیشتر خوش میگذره
zamzam
16 دی 91 19:30
ey jonam..khoda ro shokr nini khobo behtar shode... key beshe in dandoon dar ovordaneshon ham tamom beshe ghorbonet beram golam tavalodesh ham pishapish mobarake mibosamet
مامان بابای الیسا
16 دی 91 23:05
عزیزم مروارید جدیدت مبارک خاله تولدتم پیشا پیش مبارک یادت باشه کلی عکس باید واسمون بذاری عزیزم مامانی الآن هر چی واسه تولدش رو میخوای یاد داشت کن تا بتونی به همشون برسی امیدوارم همونطوری که میخوای بشه
مامان محمدرهام جون
17 دی 91 1:14
الهی بگردمت عزیزم تولت پیشاپیش مبارک گلممممممممم ان شالله که میرسی مامانی نگران نباش من مطمینم که یه جشن بینظیر برای گل بینظیرت میگیری
مامان روژینا
17 دی 91 12:51
الهی دورت بگردم داماد گلم چی کشیدی سوختن پا -سرماخوردگی - ا س ه ا ل ولی عزیزم در عوض ارزشش و داشت و داری دندون در میاری و کم کم هر کسی بهت بگه ارسام جون دندونات کو با افتخار اینطوری می کنی بووووووووووووس بهدشم که مهرناز جون اگه خواهر نداری کلی دوست تو دنیای مجازی داری که از صد تا خواهر بهترن(یه کم خودمون و تحویل بگیریم ) کیف کردی چه روحیه ای بهت دادم تولدددددددددددددددددددد ارسام جونمم پیشاپیش مباااااااااااااااااااررررررک
مامان مهربد
17 دی 91 14:19
خدارو شکر که خوب شدی نازم.تولدت هم جلو جلو مبارک.
mamane Ali
18 دی 91 0:54
خداروشکر که حالت خوب شد آرسام جونی .. انشالله سرما خوردگی و اسـ... هم خوب بشه و شاد و شنگول و شیطون ،کلی خراب کاری کنی راستییییی دندون ششمیت مبارک جیگر طلا
مامان آریا
18 دی 91 1:23
سلام همیشه پای یک دندون در میان است خدا رو شکر که پسرمون بهتره مهرناز جون منم باتو موافقم ...بچه ها تو این سن هنوز امادگی جشن بزرگ و طولانی رو ندارن دوستون دارم......بووووووووووووووووووووووس
مامان آروین
18 دی 91 3:17
آخ جونم که اینقدر کپلیم اذیت شد . دندونت مبارکت باشه .دیگه حسابی شدی جزء کباب خورا. تولدت گل پسری پیشاپیش مبلرک . ایشالله دامادش کنید . قربون ناز نگاهش . منتظر عکسهای قشنگش هستیم . یه عالمه بوس
سپید مامان علی
22 دی 91 0:38
آقا کوچولو مروارید جدید مبارک...امیدوارم همیشه در صحت و سلامتی باشی....پیشاپیش تفلدت هم مبارک....عاشقتمممممممممممممم
مامان حسین جون
24 دی 91 11:36
سلام عزیزم تولدت مبارک ایشالله120ساله بشی